با طراحی فنی ساختمان نقشههای سازهای، تأسیساتی، الکتریکی ساختمان بصورت دقیق مشخص میشوند و دیگر هیچ ابهامی میان کارفرما و پیمانکار جهت اجرای ساختمان باقی نمیماند.
طراحی فنی ساختمان پیچیدگیهای فراوانی دارد که ما در اینجا برخی از سرفصلهای مهم آنرا بررسی می کنیم:
پی ساختمان یا فونداسیون از مهمترین قسمتهای سازه میباشد که عبارت است از سازه زیرین و قسمتی از خاک مجاور آن و باری که به سازه اعمال میگردد و وزن سازه را به یک منطقه گستردهتر از خاک و زمین انتقال میدهد و مانع از افزایش بیش از اندازه بار و گذشتن از ظرفیت تحمل نهایی سازه و خاک میشود و کل سازه در بازه قابل تحملی از بار قرار میگیرد.
تمام سازههایی که روی زمین بنا میشوند مانند ساختمانها، پلها، خاکریزها از دو قسمت تشکیل شده است بخش فوقانی یا نمایان سازه و بخش زیرن یا مدفون سازه و پی بخش مدفون سازه است.
کلاف بندی ساختمان اصولاً بوسیله بتن مسلح انجام میشود و هدف آن اتصال اجزای مختلف فونداسیون و سازه به یکدیگر است طوری که در هنگام وارد شدن نیروهای خارجی و بارهای ساختمان، این بار بصورت یکنواخت بین کل قسمتهای ساختمان توزیع میگردد.
کلافبندی در دو شکل افقی و قائم انجام میشود.
استفاده از پی منفرد برای اجرای فونداسیون بسیار پرکاربرد است و در اغلب ساختمانهای کوتاه و یا ساختمانهای صنعتی اعم از سولهها و خرپاها از پی منفرد استفاده میشود.
پیهای تکی یا منفرد در ساختمانهای 3 الی 4 طبقه که احتمال نشست غیر یکنواخت زمین وجود ندارد یعنی در جایی که نوع خاک زمینی که ساختمان روی آن بنا میگردد یکنواخت و مقاومت در همه جای آن یکسان است بکار میرود.
دو شرط اساسی موجب استفاده از پیهای منفرد میشود :
پیها میتوانند سطح مقطع مربعی، مستطیلی، چند گوشه، دایره و یا اشکال دیگری داشته باشند.
اما در صورت جدا بودن پیهای ساختمان امکان حرکت نسبی پیها نسبت به یکدیگر میباشد و این موضوع موجب میشود که در زلزله سازه در قسمت زمین بصورت پیوسته عمل نکند ورفتار نامناسبی داشته باشد.
اتصال دو پی منفرد توسط تیر بتن آرمه یا شناژ را پی کلاف شده میگویند که کلاف بندی در پی منفرد به چهار روش زیر انجام میشود:
میلگردهای حرارتی یکی از اجزای سقف تیرچه و بلوک است که موجب کاهش تنشهای حرارتی وارد به بتن و مانع ترک خوردگی سقف میگردد؛ نامهای دیگر آرماتور یا میلگردهای حرارتی، آرماتورهای جمع شدگی، حرارتی، انقباض یا افت میباشد.
در حالت کلی میلگردهای حرارتی به شکل چپ و راست روی سقف قرار میگیرند و وقتی که بتن با افت حرارت مواجه گردد از ترک خوردگی آن جلوگیری میکند؛ بهترین مکان جهت قرارگیری این میلگردها یک سوم بالای ضخامت دال بتنی میباشد.
اصولاً قطر این میلگردها بین 6 تا 6.5 است و در برخی مواقع نیز از سایز 8 آن استفاده میگردد.
چسبندگی بین میلگرد و بتن از طریق سطح تماس بین آنها ایجاد میگردد و به منظور امکان استفادۀ کامل از بیشترین حد مقاومت میلگردهای داخلی بتن در برابر نیروهای وارد شده، نیاز است که سطح تماس با توجه به میزان مقاومت چسبندگی بتن و فولاد در واحد سطح به اندازهای باشد که بتواند مقاومت مجاز میلگرد نیروهای وارده را تحمل نماید.
مقدار طول لازم جهت انتقال تنش از میلگرد به بتن را طول مهاری میلگرد یا طول چسبندگی مهاری و یا طول گیرایی میلگرد میگویند.
در واقع طول مهاری، طولی از آرماتور است که داخل بتن فرو میرود و موجب میشود که در هنگام اعمال نیرو و تغییر شکل، آرماتور از داخل بتن خارج نگردد و موجب پیوستگی لازم بین فولاد و بتن میشود. طول مهاری را با نماد ld مشخص میکنند و نباید کمتر از 300 میلیمتر باشد.
به جهت تأمین چسبدگی متناسب با قطر و مقاومت مجاز در هر میلگرد، در میلگردهای قطور به این دلیل که نیروهای بزرگتری را تحمل میکنند طول مهاری بیشتری نیز برای آنها استفاده میشود.
در پارهای از مواقع جهت کاهش هزینه ساخت خانه و جلوگیری از پرت میلگرد و یا محدودیت طول میلگردهای موجود، میلگردها وصله زده میشوند و در این مواقع نیرو از یک میلگرد به میلگرد دیگر انتقال مییابد به طولی که جهت وصله کردن میلگردها نیاز است طول همپوشانی یا طول وصله میگویند.
در تیرها و ستونها برای آرماتور اصلی، طول مهاری تعیین میگردد؛ طول مهاری میلگرد را با دو روش مستقیم یا قلاب استاندارد اجرا میکنند.
اگر طول مهاری میلگرد را بصورت مستقیم نتوان اجرا کرد با استفاده از خم 90 درجه قلاب استاندارد در انتهای میلگرد اجرا میگردد.
در تیرها طول مهاری میلگرد به شکل مستقیم تأمین نمیگردد و باید از قلاب استاندارد استفاده کرد.
ضریب آلفا در میلگردها یا ضریب موقعیت میلگردها برای میلگرد افقی که حداقل 300 میلیمتر بتن تازه در زیر آنها در قسمت طول گیرایی ریخته میشود برابر با 1.3 و برای بقیه میلگردها برابر یک میباشد.
ضریب مربع یا ضریب قطر میلگرد برای میلگردهایی با قطر کمتر یا مساوی 20 میلیمتر مساوی با 0.8 و برای میلگردهایی با قطر بیش از 20 میلیمتر برابر با یک میباشد.
ضریب اندود میلگرد یا ضریب بتا برای میلگردهایی است که با ماده اپوکسی اندود شدهاند و در آن ضخامت پوشش بتنی روی میلگرد کمتر از 3 db و فاصله آزاد میلگردها کمتر از 6 db میباشد؛ برابر 1.5 و برای دیگر میلگردهایی که با ماده اپوکسی اندود شدهاند برابر 1.2 و برای میلگردهایی که با اپوکسی اندود نشده اند برابر یک میباشد.
نیاز نیست که حاصل ضرب آلفا و مربع از 1.7 بیشتر در نظر گرفته شود.
طول گیرایی میلگرد قلابدار در کشش با فونداسیون با ضخامت حداقل 75 سانتیمتر 650 میلیمتر میباشد و طول مستقیم قلاب برابر 500 میلیمتر است.
همانطور که میدانید طول شاخههای آرماتور بصورت معمول 12 متر است؛ این طول با در نظر گرفتن ضوابط ترافیکی جهت حمل و نقل آرماتورها محاسبه گردیده است؛ برای رسیدن به طول بیشتر آرماتورها باید آرماتورها را به یکدیگر متصل نمائیم.
وصله پوششی از انواع رایج وصله است و در بسیاری از پروژهها استفاده میگردد. این نوع وصله با روی هم قرار گرفتن آرماتورها و از طریق تماس بین آرماتورها نیروهای کششی و فشاری را منتقل مینماید.
این روش در دو حالت اورلپ تماسی و یا اورلپ غیر تماسی انجام میشود. از موارد بسیار مهم در این نوع وصله، طول وصلهها یا اورلپ میباشد.
وصله مکانیکی از طریق اتصال یک وسیله مکانیکی مانند کوپلر بین دو آرماتور مورد نظر ایجاد میشود.
در این روش اتصال آرماتورها به هم به روش جوش سر به سر میلگردها با روش فورجینگ است این روش موجب کاهش هزینهها میشود و رواج پیدا کرده است. در این روش استفاده از جوشکاری معمولی یا همان جوش بوسیله الکترود غیر مجاز است.
جداول زیر میتواند برای تعیین طول اورلپ یا همپوشانی میلگرد شما را راهنمایی کند:
تیپبندی اولیه ستونها پیش از تیپبندی تیرها انجام میشود؛ در تیپبندی اولیه عموماً ابعاد مقطع ستونها تعیین میشود و تعیین تعداد و سایز آرماتورها در تیپ بندی نهایی انجام میشود.
در ستونها محدودیت هندسی بر اساس بند 9-23-3-2-1-1 مبحث نهم مقررات ملی ساختمان باید رعایت شود و عرض مقطع نباید از سه دهم بعد دیگر آن کمتر و کمتر از 250 میلیمتر باشد.
همچنین نسبت عرض مقطع به طول آزاد ستون نباید از 1/25 کمتر باشد.
ابعاد ستونهای زیرین و بالایی باید یکسان در نظر گرفته شود و برای ستونهای زیرین از آرماتورهای کمتری نسبت به ستونهای بالایی استفاده میشود.
بر اساس بند 9-14-11-3-1 مبحث نهم مقررات ملی ساختمان اگر مقدار کاهش ابعاد مقطع ستونهای بالایی نسبت به ابعاد مقطع ستونهای پایین کمتر یا مساوی 7.5 سانتیمتر باشد میتوان میلگرد را خم کرد.
حداقل درصد میله گرد ستون یک درصد است؛ و در ستونهای قاب خمشی با شکل پذیری متوسط حداکثر میله گرد ستون هشت درصد میباشد.
دورپیچها از میلگردها پیوسته ساخته شده است و روش ساخت آنها بگونهایست که جابجایی و نصب آنها بدون اعوجاج و تغییر ابعاد امکان پذیر میباشد.
قطر میلگردهای مصرفی در دورپیچها نباید از 6 میلیمتر کمتر باشد و در هر گام دور پیچ فاصله آزاد بین میلگردها نباید از 75 میلیمتر بیشتر و از 25 میلی کمتر باشد.
میلگردهای عرضی یا خاموت و یا تنگ از شاخه میلگردها هستند که خم شده و میلگردهای طولی را احاطه مینمایند؛ وظیفه این مقطع فولادی مقاومت در برابر نیروهای برشی و پیچشی است؛ این نوع میلگردها متداولترین نوع میلگردهای برشی هستند و به شکل تک شاخه یا قلاب، دو شاخه یا رکابی و چند شاخه بکار میروند.
آرماتورهای عرض بر اساس زاویه خم، کاربردشان در ستون، شکل ظاهری و فناوری تولید در دستههای مختلف قرار میگیرند.
همچنین این مقاطع فولادی از نظر شکل ظاهری دارای دو دسته کلی تنگ باز و تنگ بسته هستند. تنگ بسته نیز مانند تنگ باز است که علاوه بر نیروهای برش، تحمل نیروهای پیچشی نیز دارد.
آرماتورهای عرضی که جهت جلوگیری از پیچش، دور آرماتورهای طولی و اصلی در شناژها بسته میشوند خاموت یا تنگ نامیده میشوند.
شکل پذیری سازه قابلیت سازه در برابر تغییر شکل بدون فروریختن آن میباشد و در زمان زلزله که فشار مضاعفی بر سازه وارد میشود در سازههایی با شکلپذیری بالا، طراحی ساختمان طوری انجام میشود که بتواند این بار اضافی را بدون خراب شدن یا تغییر شکلهای بزرگتر تحمل کند.
بطور مثال ضوابط خاموت گذاری ستونها در شکل پذیری زیاد بصورت زیر است:
طول ناحیه بحرانی کمتر از مقادیر زیر در نظر گرفته شود:
450 میلیمتر
یک ششم ارتفاع یا دهانه آزاد عضو
ضلع بزرگتر مقطع مستطیلی شکل یا قطر مقطع دایرهای شکل
زمانی که این دو المان افقی و عمودی به یکدیگر متصل میشوند با طول و عرض یکسان حداکثر بهرهوری اقتصادی ایجاد میگردد اما در غیر اینصورت بطور مثال در شرایطی که تیر از ستون عریضتر باشد قالب زیر تیر برای احاطه کردن بالای ستون باید دارای بازشویی به اندازه ابعاد ستون گردد.
پرهزینهترین قالببندی اتصال تیر و ستون در زمان ستونهای عریض و تیرهای باریک ایجاد میشود؛ چون قالب تیرها در محل اتصال به ستون باید به اندازه پهنای ستون عریض گردند.
تمامی مجتمعهای مسکونی که دارای بیش از 1000 متر زیر بنا میباشند و یا اینکه بیش از 10 واحد مسکونی دارند باید دارای ارتباطات عمودی، افقی و فضاهای عمومی با قابلیت استفاده برای معلولین جسمی و حرکتی را داشته باشند.
ورودیهای ساختمان که شامل پله، رمپ خودرو و جک معلول است باید بشکل مناسب در نقشههای سازه ارائه شود و سرگیری طبقه زیرین در آن قسمت نیز کنترل گردد.
همچنین ضوابط رمپ معلولین، آسانسور برای معلولین، سرویس بهداشتی، پارکینگ، درب و راهرو برای معلولین باید رعایت گردد.
برای تعیین این فاصله روابط متعددی تعریف میگردد. به منظور بدست آوردن این فاصله باید در تمام روابط بیشترین فاصله خاموت را محاسبه نموده و کمترین آنرا در نظر گرفت چهار مورد از روابط محاسبه فاصله خاموتها تا ناحیه بحرانی تیر را در ادامه عنوان میکنیم:
ارتفاع مؤثر مقطع تیر دقیقاً ارتفاع خود تیر نمیباشد بلکه ارتفاع تیر منهای مجموع یک کاور مثلاً 5 سانتیمتر و قطر یک خاموت و نصف طول یکی از آرماتورهای طولی محاسبه میگردد؛ به عنوان مثال اگر قطر خاموت 10 میلیمتر یعنی یک سانتیمتر باشد و اگر طول یکی از آرماتورهای طولی 20 میلیمتر باشد، که نصف آن 1 سانتیمتر میشود.
در نهایت نیز مقطع ارتفاع مؤثر تیر به دست میآید که اگر ارتفاع تیر 50 سانتیمتر باشد با کسر اعدادی که در بالا عنوان کردیم ارتفاع مؤثر تیر 43 سانتیمتر میشود.
که فاصله خاموتها یک چهارم ارتفاع مؤثر مقطع تیر میباشد.
بر اساس موارد بالا فاصله بین خاموتها در ناحیه بحرانی تیر اعداد 11، 30، 16 و 24 سانتی متر بدست میآید که باید کمترین آنها یعنی 11 را برای حداکثر فاصله خاموتها در ناحیه بحرانی در نظر گرفته شود و همچنین فاصلهی اولین خاموت از بر تیر باید حداکثر 5 سانتیمتر باشد.
در تیرهای بتنی لنگر خمشی مثبت در وسط دهانه و قسمت تحتانی وارد میگردد به همین دلیل وصله آرماتور تحتانی نزدیک تکیه گاه میباشد و لنگر منفی نیز در تکیهگاهها و قسمت فوقانی تیر است و محل قطع آرماتورها در قسمت وسط دهانه است.
محل قطع آرماتور در ستون در میانه ستون است ولی در یک سوم ابتدایی ارتفاع ستون اجراییتر است.
برای اجرای سقف از انواع سقف وافل، سقف کوبیاکس، سقف دال بتنی، سقف یوبوت، سقف تیرچه بلوک، سقف عرشه فولادی، سقف اینتل دک و سقف تیرچه کرومیت را میتوان انتخاب کرد.
اجرای سقف در هر کدام از موارد عنوان شده دارای شرایط و ضوابط خود است.
دیوار برشی موجب افزایش مقاومت سازه در برابر نیروهای جانبی همچون نیروهای زلزله و باد میشود. دیوارهای برشی نقش مهمی داشته و کاربرد رایجی در ساختمان سازی در کل دنیا دارند.
دیوارهای برشی در قسمتهای پلان ساختمان اجرا میگردد ولی بهتر است که قرار گرفتن این دیوارها متقارن باشد و همچنین مرکز ثقبل هر طبقه نیز تا جایی که امکان دارد نزدیک به مرکز سختی دیوار برشی باشد.
دیوارهای برشی علاوه بر داشتن سختی لازم باید شکل پذیری لازم نیز جهت پیشگیری از شکسته شدن بویژه در برابر نیروهای قوی مانند زلزله داشته باشند.
هنگام صحبت از جانمایی دیوار برشی باید دقیقاٌ عنوان کنیم که دیوار برشی در کدام دهنه و در چه موقعیتی قرار داده میشود.
برای تعیین جانمایی دیوار برشی باید به پنج مورد زیر دقت شود:
محدودیت مقادیر آرماتورها بر اساس بند 9-13-6 مبحث نهم مقررات ملی ساختمان تعیین میشود.
دو دیوار برشی مجزا که دارای بازشوهای بزرگ هستند و با فاصله از یکدیگر جدا شدهاند را به وسیله سازهای مقاوم در برابر بارهای محوری و لنگرهای خمشی به یکدیگر متصل میگردند.
در این وضعیت به این دیوارهای برشی همبسته و به تیرهای رابط، تیر همبند یا تیر پیوند میگویند.
دیوارهای برشی همبسته موجب کاهش تغییر شکل جانبی ساختمان و کاهش میزان لنگرهای خمشی طراحی در دیوار میشوند.
اصولاً دو دیوار برشی مجاور و مجزا تغییر شکل خمشی دارند که وجود تیرهای همبند موجب انتقال برش و لنگر خمشی بین دو دیوار شده و رفتار دیوارهای برشی همبسته را به رفتار قاب خمشی نزدیک کرده و تغییر شکل جانبی را نیز تغییر شکل برشی نزدیک میکند.
سختی تیر همبند در رفتار دیوارهای برشی همبسته بسیار مؤثر است و اگر سختی کمی داشته باشد رفتار مجموعه به رفتار دو دیوار برشی مجزا تبدیل میگردد و اگر دارای سختی زیاد باشد رفتار این مجموعه به مشابه رفتار یک دیوار برشی کامل و پیوسته میگردد.
نکته: تیرهای همبند موجب انتقال نیروی برشی قابل توجه از یک دیوار برشی با عملکرد کنسولی به دیوار برشی دیگر میشوند به همین دلیل تغییر شکل برش زیادی در آن بوجود میآورد و این نوع تیرها در زلزله سریعاً تخریب میگردند.
سازههای فولادی نوعی از سازهها هستند که مصالح آن که برای تحمل بارها و انتقال بارها میباشد از جنس فولاد است و اتصالاتی که در این نوع سازهها استفاده میشود از نوع جوشی، پرچی یا پیچ و مهره است و با توجه به قطعات طرح شده و کنترلهای مربوط اتصالات بر روی آن اجرا میشود.
اتصال صلب یا اتصال خمشی یا اتصال گیردار اتصالیست که چرخش نسبی بین اعضا به دلیل سختی کافی در اتصال ایجاد میشود. در این نوع اتصال لنگر خمشی انتهای تیر به ستون منتقل میگردد.
بادبندهای فولادی در برابر نیروهای جانبی مقاومت میکنند و با بادبندگذاری در تعدادی از قابهای ساختمان در هر امتداد و با کمک دیاگرام صلب کف سازه آن راستا را مهار شده میتوان در نظر گرفت.
دو نوع بادبند داریم همگرا و واگرا که در مهاربندی همگرا امتداد اعضا شامل تیر، ستون و مهاربند همگرا از یک نقطه عبور میکنند.
اصولاً بادبندها بوسیله یک صفحه فلزی که از قبل در محل تقاطع تیر به ستون جوش داده شده است به ستون و تیرها متصل میگردد. این صفحات که تحت فشار و کشش میباشند باید هر دو عامل را بابد بتوانند تحمل کنند و بادبندهایی که روی این صفحات قرار میگیرند باید بصورت کامل جوش داده شوند.
در برخی از مواقع نیز در وسط صفحه گذاشته میشود چون بادبندها نمیتوانند از روی هم عبور کنند در وسط قطع شده و به صفحه وسط کاملاً جوش داده شده و ادامه مییابند.
بادبندهای واگرا باید حداقل در یک انتهای باد بند به تیر متصل گردند و حداقل یک انتهای بادبند به گره تقاطع تیر و ستون متصل نباشد.
در این مهار بندها شکل پذیری نسبت به بادبندهای همگرا افزوده میشود و عمل دفع انرژی ناشی از زلزله بهتر انجام میشود.
تعاریف و مفاهیمی که برای ابعاد و اندازههای راه پله در اسکلت بتنی و فلزی میباشد یکسان است اما اجرای پله ساختمان در دو اسکلت متفاوت میباشد.
تیرآهن راه پله در اسکلت فلزی به شکل Z است که برقراری ارتباط بین طبقات یک سازه را از طریق ایجاد یک سطح شیبدار امکان پذیر میکند؛ به همین دلیل جهت محاسبه صحیح شیب و طول شمشیری راه پله باید عدد 1.62 را در ارتفاع پله یا شمشیری ضرب کرد و سپس یا استفاده از رابطه فیثاغورس طول شمشیری محاسبه میگردد.
در اسکلت فلزی طراحی و محاسبه بار وارد بر شمشیری انجام میشود و گامهای بعدی تیرآهنها با توجه به ابعاد شمشیری در نقشهها برش زده شده و خم میشوند و در محل نصب خود قرار میگیرند.
برای ساخت هر راه پله دو تیرآهن شمشیری مورد نیاز میباشد. فاصله تیرآهنهای شمشیری راه پله فلزی حدوداً 90 سانتیمتر میباشد و برای ساخت تیر آهن شمشیری معمولاً از مقطع IPE بکار میرود و حداقل مقطع پیشنهادی IPE140 میباشد.
شمشیری راه پله بیشتر به ستون یا تیر سازه فلزی متصل میگردد و در بیشتر مواقع شمشیری به جان تیر به شکل مفصلی متصل میگردد.
جهت اتصال شمشیری به فونداسیون در قدم اول باید بیس پلیت در فونداسیون تعبیه نمود تا بعدا در نصب شمشیری از آن کمک گرفته شود و شمشیری به آن جوش زده شود این اتصال نیز اصولاً به شکل مفصلی است.
گروه ساختمانی مانکس با تخصص و تجربه خود در زمینه طراحی و اجرای نما، آماده ارائه خدمات طراحی نمای ساختمان مدرن به شما عزیزان می باشد.
ما با بهره گیری از تیم مجرب از معماران و طراحان خلاق، به ایده ها و نیازهای شما توجه کرده و بهترین طرح را برای نمای ساختمان مدرن شما ارائه می دهیم.